1
دانشجوی دکتری باستانشناسی، گرایش پیش از تاریخ، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران.
2
دانشآموخته کارشناسی باستانشناسی، دانشگاه زابل، زابل، ایران(نویسنده مسئول).
10.22034/iaej.2024.14377.1095
چکیده
سیستان سرزمینیست وسیع، در جنوب شرق فلات ایران که دریاچه هامون و رودخانه هیرمند از مهمترین عوامل شکلگیری تمدنهای باستانی در این منطقه محسوب میشوند. محوطه باستانی شهرسوخته با بیش از 150 هکتار مساحت یکی از بزرگترین استقرارهای عصر مفرغ ایران به شمار میآید که استقرار در این محوطه بین حدود 3200 تا 200 ق. م تداوم و استمرار داشته است و دارای چهار دوره استقراری است که از دوره 1 آغاز، در دوره 2 به اوج شهرنشینی رسیده و از دوره 3 افول آن آغاز و در نهایت در پایان دوره 4 متروک میشود. در طی دورانهای 2 و 3 شهر سوخته، هنر به معنای رایج پیشازتاریخی خود هویتی مستقل و منطقهای مییابد. یکی از مظاهر فرهنگی و هنری این دوران سفالگری است که هم در فرم و هم در تزیین از جایگاه خاصی برخوردار است و در بردارنده بسیاری از عقاید و بینش انسانهای آن دوران نسبت به جهان پیرامون است. تزیینات سفالهای عصر مفرغ سیستان که به سفالهای شهر سوخته نیز تعبیر میشوند، از تنوع نقوش بسیار بالایی برخوردارند. نقوش سفال را در یک دستهبندی کلی میتوان به نقوش هندسی، گیاهی، حیوانی و انسانی تقسیم نمود. در این پژوهش که بر اساس دادههای حاصل از مطالعات اسنادی صورت گرفته است و به روش توصیفی- تطبیقی عمل میشود نگارندگان به بررسی نقوش حیوانی سفالهای عصر مفرغ سیستان میپردازند. ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎ در بردرانده آن است که توجه به نقوش حیوانات هر چند در عصر مفرغ سیستان نسبت به نقوش هندسی و گیاهی کم است. لیکن تنوع در نقش و پرداختن به مفاهیم خاص، از جمله ویژگیهای این نوع نقوش محسوب میشود. میتوان چنین بیان نمود که سفالگران و هنرمندان شهرسوخته طبیعت نگاران زبدهای بودهاند که در نشاندادن پویایی در نقوش حیوانی دارای هوش و توانایی زیاد بودند که در نوع خود کمنظیر است.