نقش عوامل ‌محیطی در توزیع مکانی استقرارهای مس و سنگ بخش شمالی حوزه فرهنگی هلیل‌رود؛ مطالعه موردی: دشت اسفندقه جیرفت و سرشاخه هلیل‌رود (محدوده قدرودخانه رابر)

نویسندگان

چکیده

عوامل محیطی نقش مهمی در شکل‌دهی و توزیع مکانی سکونت‌گاه‌های انسانی داشته‌اند و مطالعه روابط متقابل انسان و محیط، یکی از رویکردهای اصلی باستان‌شناسی نو است. حوزه فرهنگی هلیل‌رود با چندگانگیِ اقلیمی، «سرد کوهستانی و معتدل» (بخش شمالی)، «گرم» (بخش میانی) و «گرم و خشک» (بخش جنوبی) الگوهای خاصی را در مکان گزینی و توسعه سکونتگاه‌های دائمی و موقت در پی داشته است. مطالعات باستان‌شناسی پیش‌ازتاریخ در این حوزه، بیشتر بر استقرارهای عصر مفرغ تمرکز یافته و سهم استقرارهای مس و سنگ در چنین مطالعاتی بسیار اندک است. این در حالی است که مطالعه استقرارهای مس و سنگ پیش از ورود به عصر مفرغ، نقش مهمی در شناخت فرهنگ‌های پیش‌ازتاریخی دارد. پرسش اصلی این است که تأثیر و نقش عوامل ‌محیطی بر نحوه توزیع مکانی استقرارهای مس و سنگ در بخش شمالی حوزه هلیل‌‌رود چگونه است؟ روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی است و تحلیل‌ها بر پایه داده‌های حاصل از بررسی‌های عواملی محیطی مانند ارتفاع از سطح دریا، جهت و میزان شیب زمین، منابع آب و ساختار زمین در ارتباط با 47 استقرار مس و سنگ این بخش با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS)) صورت گرفته است. بر پایه نتایج، عوامل محیطی از قبیل ارتفاع از سطح دریا و نحوه دسترسی به منابع آب بیشترین نقش را در مکان گزینی و شکل سکونتگاه‌ها داشته‌اند. در پایان می‌توان اظهار داشت با انجام این پژوهش تعامل انسان و طبیعت همچنین محیط و فرهنگ در این بخش به شکل مناسبی نمایان شد.

کلیدواژه‌ها