تلاش های انجام شده در زمینه پیشرفت علوم بعد از دهه ی ????، منجر به استفاده از علوم میان رشته ای و کاربردی در باستان شناسی گردید. از جمله ی این علوم، انسان شناسی، ریاضیات و زیر مجموعه ی آن هندسه است که قدرتی بی نظیر در نظم بخشی، طبقه بندی و تحلیل داده ها دارند. تقارن یکی از مهمترین زیر شاخه های علم جبر است که در عین حال یکی از مهمترین اصول هستی نیز هست. در واقع تنها خدمتی که ریاضیات به تقارن کرد فرمول بندی آن بود. در این میان تقارن به عنوان یک ویژگی زیستی و شناختی انسان ردپای قابل توجهی در جوامع انسانی برجای گذاشته است. این ویژگی شناختی علاوه بر اینکه شاخص بسیار مهمی برای مطالعه ی تطور ظرفیت شناختی و تکنولوژی گونه های انسانی از انسان راست قامت تا انسان هوشمند هوشمند است، در بقای نسل نیز اهمیت اساسی دارد. بدین ترتیب نه تنها در علوم مهندسی بلکه در علوم مربوط به مطالعه ی انسان و جوامع انسانی از جمله باستان شناسی راهگشای محققان شد. مطالعه ی تقارن در پژوهشهای انسان شناسی و باستان شناسی جهان عمری طولانی دارد و بیش از دو دهه است که طرح های متقارن منقوش بر پارچه، سفال و ... نیز برای مطالعه ی "فرهنگ" و روابط بین "فرهنگ" و "جوامع" مورد توجه محققان قرار گرفته است. دلیل این امر انتقال ناخودآگاه تقارن بین نسلها و فرهنگها و جوامع در حال برهم-کنش است. با توجه به مطالعه ی حاضر می توان خاطر نشان کرد که تقارن برای یک فرهنگ به مثابه ی ژنهایی است که از والدین به فرزند میرسد زیرا تقارن همانند صفات وراثتی بین نسلها منتقل میشود با این تفاوت که در نتیجه ی برهم-کنش با فرهنگهای مجاور از یک جامعه به جامعه ی دیگر نیز این انتقال صورت میگیرد. اما با وجود اهمیت، جای خالی آن در باستان شناسی ایران کاملا مشهود است. بنابراین در این مقاله برآنیم ضمن بررسی انواع حالتهای تقارن، ویژگیهای انسان شناسی و فرهنگی آن را معرفی کنیم.